فروشی نیست سوال نکنید

می‌گویند در گذشته‌ای نه چندان دور، یکی از روستائیان، الاغ خود را به بازار مال‌فروشان آورده و به دلالی سپرد تا جار بزند که قصد فروش آن را دارد. دلال با حرارت جار می‌زد و به مشتریان از محسنات الاغ خبر می‌داد که؛ حیوانی انسان‌دوست! و اهل مدارا با همگان است! بار بر می‌دارد و آزار ندارد! و... الاغ اما، هر یک از مشتریان را که از روبرو می‌آمد، به شدت گاز می‌گرفت و اگر خریدار از پشت می‌آمد با لگد الاغ روبرو می‌شد. جماعتی که شاهد ماجرا بودند به روستایی گفتند؛ افسار الاغت را بگیر و به روستا برگرد! هیچ آدم عاقلی این الاغ را نمی‌خرد. روستایی در جواب گفت؛ الاغ را برای فروش نیاورده‌ام! فقط می‌خواستم همه مردم بدانند که من از دست این حیوان چموش چه می‌کشم تا اگر یک روز شنیدند که او را به قصد کشت زده و لت و پار کرده‌ام، به دفاع از او کمپین حمایت از حقوق حیوانات تشکیل ندهند و کمیته مربوطه در سازمان ملل متحد برای پی‌گیری علت سقط شدن این حیوان چموش «بازرس ویژه»! نفرستد و قطعنامه صادر نکند!